ستاره دلت با کدامین نگاه سیاهی در شب همراه شد
که آسمان ِ شب اینچنین با سکوت همدم همیشگی شد
غم غریبی در چشمان صداقت به چشم می خورد
آنچه می ماند یک دفتر پر از حرف های ناگفته
که روزی به سویت به پرواز در آمد و
حکایت دو سه روز ماندن و رفتن تو بود .
ستاره دلت با کدامین سایه رفت که
آسمان دلگیر از این همه بودن شد
حال در غوغای ستارگان به دنبال ستاره از دست رفته ات هستی
در حالی که آسمان رسم بی وفایی را
در طومار دلشکسته گان می نویسد
و باران همدم چشمهای تنهایی آسمان می شود ....
تواز تبار کدامین ستاره ای که اینچنین بر آفتاب طعنه میزنی ؟
سلام
ممنون از اظهار لطفتان.
مطالبتون زیباست اما چرا جدیدا چیزی ننوشتید؟
اسم وبلاگت خیلی جالبه .
شاد و سربلند باشی به امید دیدار
گل من
وبلاگت عالی بود